چرا زنان بیشتر از مردان به خرید علاقه دارند؟
آیا دوست دارید که ساعتهای طولانی را در مراکز خرید سپری کنید؟ پاسخ به این سؤال ممکن است بستگی به یک عامل داشته باشد؛ اینکه شما زن هستید یا مرد.
.
این جمله که «زنان عاشق خرید هستند، اما مردان نه»، بسیار زیاد شنیدهشده است، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد زنان نسبت به مردان تمایل دارند تا زمان بیشتری را صرف خرید کنند. حالا که شواهد این ادعا هم یافت شده است، بد نیست تا با ما همراه شده و از دلایل علمی در پشت این پدیده آگاه شوید.
یک نظرسنجی از میان دو هزار فرد در بریتانیا در سال ۲۰۱۳ نشان داد که مردان تنها ۲۶ دقیقه پس رفتن به خرید کلافه و بیحوصله میشوند. درحالیکه زنان تا دو ساعت هم تحمل چرخیدن در مراکز خرید را دارند. این نظرسنجی نشان داد که ۸۰ درصد از مردان علاقهای به خرید کردن همراه با شریک زندگی خود را ندارند، بهعلاوه ۴۵ درصد از آنها از انجام چنین کارهایی که با هزینه همراه است پرهیز میکنند. دراینبین تقریباً نیمی از خریدهای زوجین درنهایت به دعوا و جدل ختم میشود، زیرا مردان در همان نگاه اول آن چیزی را که لازم دارند تهیه میکنند، درحالیکه شرکای زندگی آنها همچنان در حال نگاه کردن بوده و در انتخاب نهایی خود با تردیدهای طولانی همراه هستند.
اگر این عادات چیزی فراتر از نتیجهی شرایط اجتماعی هستند، پس از کجا نشات میگیرند؟ دکتر استیو تیلور، استاد روانشناس در دانشگاه، میگوید من چندین سال قبل به نظریهای با عنوان «سقوط» در یک کتاب اشاره کردم. این نظریه به تحقیق در مورد تاریخ انسان اولیه و مردمشناسی میپردازد.
شکارچی و جمع کننده
تمامی انسانها تا ۸ هزار سال قبل از میلاد مسیح، و برای صدها هزار سال به شکار و جمعآوری غذا میپرداختند. درنتیجه آنها با شکار حیوانات وحشی (شغل مردان) و یافتن گیاهانی نظیر میوهها، مغزها و سبزیجات (شغل زنان) موفق به حفظ نسل خود شدند. من در تحقیق خود متوجه موارد شگفتانگیز بیشماری از سبک زندگی انسانهای شکارچی و جمع کنندهی آن دوران شدم. برای مثال زندگی برخی از آنها بسیار هم سخت نبوده است. زمانی که مردمشناسان شروع به بررسی چگونگی استفاده از زمان از سوی شکارچیها و جمع کنندههای مدرن آن زمان کردند، دریافتند که آنها تنها ۱۲ تا ۲۰ ساعت از زمان خود در هفته را صرف یافتن غذا میکردند.
بهطور شگفتانگیزی، زنان در آن دوران نانآور اصلی در گروه «شکارچیان و جمع کنندگان» محسوب میشدند. مردمشناسان تخمین میزنند که مواد غذایی جمعآوریشده از سوی زنان ۸۰ تا ۹۰ درصد از غذای گروه را تشکیل میداد. ازاینرو برخی از مردمشناسان پیشنهاد میکنند تا نام این گروه از «شکارچی و جمع کننده» به «جمع کننده و شکارچی» تغییر یابد. به این خاطر که بخش عمدهای از مواد غذایی این گروه شامل سبزیجات و گیاهان میشده و بسیار هم سالم بوده است. این رژیم غذایی شامل انواع میوهها، سبزیجات، ریشهها و دانهها میشد؛ گوشت تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد سبد غذایی انسانهای این دوره را تشکیل میداد.
غرایز باستانی
جوامع انسانی در خاورمیانه از حدود ۸ هزار سال قبل از میلاد مسیح روی به کشاورزی آوردند. این رویه بهآرامی و در هزارهی بعدی به آسیا و اروپا نیز کشیده شد؛ اما پس از صدها هزار سال از زندگی به این شیوه، هیچ تعجبی ندارد که شکار و جمعآوری خوراک همچنان در وجود ما به شکل غریزی نهفته باشد. این غریزه ما را به مسئلهی خرید بازمیگرداند، زیرا این عادت میتواند خود را در قالب عادات ما برای خرید نشان دهد. زمانی که اکثر زنان به خرید میروند، برای یافتن چیزهای بیشتر بهمانند یافتن غذا از یک درخت به درختی دیگر (از یک مغازه به مغازهای دیگر در شکل امروزی) رفته و به دنبال تازهترین و مغذیترین میوه (همان اجناس امروزی) هستند. آنها زمان زیادی را صرف امتحان غذا، تازگی آن و خوراکی بودن آن کرده، بهعلاوه مقدار زیادی از آن را نیز دور میریزند. آنها در انتهای تلاش خود برای جمعآوری غذا (خرید امروزی)، با کوله باری از انواع خوراکیها (کیسههای خرید) به خانه بازمیگردند.
عادات خرید مردان نیز بهطور مشابه از عادتهای شکار انسانهای نخستین وام گرفتهشده است. ممکن است به همین خاطر باشد که مردان تنها بر روی یک گزینه تمرکز کرده و علاقهای به پدیدهی «از این مغازه به آن مغازه رفتن» نداشته باشند. مردان در زمان شکار تنها به یک چیز فکر میکردند: کشتن یک حیوان و بازگشتن به خانه. آنها دوست ندارند تا زمان خود را صرف گشتوگذار در بازار کنند. بهعلاوه آزمایش صحت و سلامت غذا نیز برای آنها ضرورتی ندارد. آنها تنها به دنبال حیوانات رفته، آنها را میکشند، آنها را برمیدارند و مستقیم به خانه بازمیگردند. احتمالاً این عجله برای بازگشت به خانه به این خاطر است که آنها میدانند اگر حیوان شکار شده در جنگل و روی زمین باقی بماند، سایر حیوانات و یا حشرات شروع به خوردن و تجزیهی آن خواهند کرد. برخی از حیوانات شکار شده بسیار سنگین بودند، ازاینرو جابجایی آنها برای مدت طولانی دشوار به نظر میرسید. بهعلاوه در شرایط آبوهوایی گرم و مرطوب، گوشت میتوانست بهسرعت فاسد شود.
اجازه دهید تا مجدداً به شما بگویم که این یافتهها تقریباً بر پایهی اطلاعات اولیه بوده و برخی از آنها میتواند صحت نداشته باشد. بدون شک میلیونها زن و مرد در جهان وجود دارند که این صفات و ویژگیها با آنها مطابقتی ندارد؛ اما اگر گرایش متفاوتی از سوی مردان و زنان برای خرید وجود داشته باشد، میتوان ریشهی این گرایشها را در نسلهای شکارچی و جمع کنندهی گذشته جستوجو کرد.
من درنهایت متوجه شدم که تنها فردی نیستم که به این موضوع فکر کرده است. مردمشناسانی نظیر کروگر و بایکِر در سال ۲۰۰۹، شباهتهای بسیار روشنی میان عادتهای خرید مردان و زنان امروزی و شکارچیان و جمع کنندگان گذشته یافتند. آنها دریافتند که زنان در مهارتهای مرتبط با جمعآوری بسیار تبحر دارند، هرچند محیط و اشیاء برای جمعآوری در دورهی ما نسبت به محیط اجداد ما بهشدت تغییر کرده است. از طرفی دیگر مردان مهارت بالاتری در شکار دارند. مردمشناسان با توجه به شواهد باستانی دریافتند زنان تمایل بیشتری به صرف وقت برای مشاهده و خرید در مراکز خرید را دارند. درحالیکه مردان میخواهند بهسرعت به آن چیزی که موردنیازشان است دست یابند.
درنتیجه این شواهد میتواند توجیهی را برای عادات خرید ما فراهم کنند. شما همواره میتوانید از این بهانه که علاقهای به خرید ندارید استفاده کنید، زیرا این غرایز را از گذشتگان خود به ارث بردهاید. این یافتهها بهطور جدیتر میتواند به ما در غلبه بر خریدهای ناگهانی برای اقلام غیرضروری کمک کند؛ اقلامی که قیمت آنها از بودجهی ما بیشتر است، موجب شادی ما نمیشود، معمولاً توسط کارگرانی تهیه شده است که در شرایط سخت کاری و با حقوق ناچیز آنها را تولید کردهاند و همچنین اگر بهطورکلی و عمده به آنها نگاه کنیم، خرید آنها به محیطزیست اطراف ما آسیب وارد میکند.
زمانی که از دلایل یک رفتار آگاه میشویم، کنترل و غلبه بر آن برایمان آسانتر میشود. حرف من این نیست که برای همیشه خرید را متوقف کنیم، اما احتمالاً باید با وسواس بیشتری به خرید رفته و دست به تهیهی اقلامی بزنیم که موردنیاز ما هستند، نه اینکه چشم ما را گرفتهاند.
.